مگر این زن...

نقل شده است:

در زمان گذشته زنی وفات کرد.خواستند او را دفن کنند که دیدند ماری بر سینه یاو خوابیده وسر در دهان او برده وزبان او را در دهان گرفته وسخت عذاب می کند.خواستند ان مار را بکشند; به قدرت خدای بزرگ به سخن امد وگفت:«به خدایی که جانم در قبضه ی قدرت اوست ،خدا مرا افریده تا این زن را عذاب کنم ; هم در قبر وهم در جهنم.

مردم گفتند مگر این زن چه عملی کرده ؟

مار گفت «این همه عذاب برای ترک عمدی نماز عشا؛ است»

ترک عمدی نماز عصر

در زمان رسول خدا زنی در غیاب شوهرش زنا کرد،ولی پس از این عمل زشت پشیمان شده،سخت ناراحت شد ودر حالی که بسیار پریشان بود،از یکی از کوچه هایمدینه می گذشت وفریاد می زد مرا به رسول خدا راهنمایی کنید.

پیامبر او را دید واز او پرسید «چرا ناراحتی وفریاد می زنی؟»

زن گفت: در غیاب شوهرم زنا کردم،فرزند دار شدم پس از تولد، او را در میان سرکه ی داخل خمره گذاشتم وسپس ان سرکه را فروختم .

سه گناه بزرگ مرتکب شده ام:زنا کرده ام،کودک را کشته ام وسرکه ی ان چنانی را فروخته ام،ایا توبه ام پذیرفته است؟

پیامبر فرمود:زنا کردی ،باید سنگسار شوی،مرتکب قتل شده ای که کیفرش دوزخ است وسرکه ی ان چنانی فروخته ای وگناه بزرگی را مرتکب شده ای،ولی گمانم ان است که نماز عصر را ترک کرده ای و به خاطر ترک نماز عصر ان گونه منحرف شده ای که به چنین گناه بزرگی الوده شده ای.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.